معنی فارسی at strain
B1در حالت فشار یا تنش، به ویژه به خاطر کار یا شرایط دشوار.
In a state of tension or stress.
- IDIOM
example
معنی(example):
تیم پس از تمرینات شدید تحت فشار است.
مثال:
The team is at strain after the intense training.
معنی(example):
او از مدیریت کار و تحصیل تحت فشار بود.
مثال:
He felt at strain from balancing work and school.
معنی فارسی کلمه at strain
:
در حالت فشار یا تنش، به ویژه به خاطر کار یا شرایط دشوار.