معنی فارسی at table
A2در کنار میز، معمولاً برای صرف غذا یا بحث کردن در مورد چیزهای مهم.
Sitting at a table, often for a meal or discussion.
- IDIOM
example
معنی(example):
لطفاً برای شام به میز ما بپیوندید.
مثال:
Please join us at table for dinner.
معنی(example):
آنها قرارداد را در جلسه مورد بحث قرار دادند.
مثال:
They discussed the contract at table.
معنی فارسی کلمه at table
:
در کنار میز، معمولاً برای صرف غذا یا بحث کردن در مورد چیزهای مهم.