معنی فارسی atomical
B2اتمی، مرتبط با ساختار و ویژگیهای اتمها و ذرات در سطح اتمی.
Relating to atoms or their structure.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ساختار اتمی ماده، خواص آن را تعیین میکند.
مثال:
The atomical structure of the substance determines its properties.
معنی(example):
درک پیکربندیهای اتمی در شیمی ضروری است.
مثال:
Understanding atomical configurations is essential in chemistry.
معنی فارسی کلمه atomical
:
اتمی، مرتبط با ساختار و ویژگیهای اتمها و ذرات در سطح اتمی.