معنی فارسی attachableness
B1قابل اتصال بودن، ویژگی که نشان میدهد یک شیء میتواند به شیء دیگر متصل شود.
The quality or state of being attachable.
- NOUN
example
معنی(example):
قابل اتصال بودن تجهیزات آن را بسیار انعطافپذیر میکند.
مثال:
The attachableness of the equipment makes it very versatile.
معنی(example):
ما از قابلیت اتصال اجزای جدید قدردانی میکنیم.
مثال:
We appreciate the attachableness of the new components.
معنی فارسی کلمه attachableness
:
قابل اتصال بودن، ویژگی که نشان میدهد یک شیء میتواند به شیء دیگر متصل شود.