معنی فارسی attackingly
B1به طور تهاجمی، به شیوهای که به دیگران حمله میکند یا انتقاد میکند.
In a manner that involves aggression or hostility.
- ADVERB
example
معنی(example):
او در طول مناظره به صورت تهاجمی صحبت کرد.
مثال:
He spoke attackingly during the debate.
معنی(example):
لحن او به شدت انتقادی نسبت به ایدههای او بود.
مثال:
Her tone was attackingly critical of his ideas.
معنی فارسی کلمه attackingly
:
به طور تهاجمی، به شیوهای که به دیگران حمله میکند یا انتقاد میکند.