معنی فارسی atteal

B1

کیفیت یا طبع دیگر یک ماده که به طور خاص در رنگ یا ساختار آن دیده می‌شود.

The quality or essence of a material, particularly in its visual properties.

example
معنی(example):

کیفیت رنگ بر ظاهر آن تأثیر می‌گذارد.

مثال:

The atteal of the paint affects its appearance.

معنی(example):

او کیفیت را با دقت برای پروژه انتخاب کرد.

مثال:

He chose the atteal carefully for the project.

معنی فارسی کلمه atteal

: معنی atteal به فارسی

کیفیت یا طبع دیگر یک ماده که به طور خاص در رنگ یا ساختار آن دیده می‌شود.