معنی فارسی attractingly
B1به طور جاذب، به گونهای که دیگران را جذب کند.
In a manner that attracts or entices those around.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طور جذاب لبخند زد و توجه همه را جلب کرد.
مثال:
She smiled attractingly, drawing everyone's attention.
معنی(example):
گلها به طور جذاب در باغ شکوفا شدند.
مثال:
The flowers bloomed attractingly in the garden.
معنی فارسی کلمه attractingly
:
به طور جاذب، به گونهای که دیگران را جذب کند.