معنی فارسی atune

B1

تنظیم کردن یا همگام کردن.

To adjust or harmonize.

example
معنی(example):

شما باید افکار خود را قبل از صحبت کردن آتونه کنید.

مثال:

You need to atune your thoughts before speaking.

معنی(example):

مهم است که با احساسات خود آتونه شوید.

مثال:

It’s important to atune with your feelings.

معنی فارسی کلمه atune

: معنی atune به فارسی

تنظیم کردن یا همگام کردن.