معنی فارسی atwixt
B1در میان، بین دو چیز یا دو انتخاب قرار داشتن.
Between; in the middle of two things.
- PREPOSITION
example
معنی(example):
او خود را بین دو انتخاب مختلف یافت.
مثال:
He found himself atwixt two different choices.
معنی(example):
کتاب در میان فانتزی و واقعیت قرار داشت.
مثال:
The book was set atwixt fantasy and reality.
معنی فارسی کلمه atwixt
:
در میان، بین دو چیز یا دو انتخاب قرار داشتن.