معنی فارسی atypically

B1

به طرز غیرمعمول یا غیرطبیعی.

In a manner that is not typical or usual.

example
معنی(example):

او به طور غیرمعمول به وضعیت استرس‌زا واکنش نشان داد.

مثال:

He reacted atypically to the stressful situation.

معنی(example):

این گیاه به طور غیرمعمول بزرگی برای نوع خود رشد کرد.

مثال:

The plant grew atypically large for its species.

معنی فارسی کلمه atypically

: معنی atypically به فارسی

به طرز غیرمعمول یا غیرطبیعی.