معنی فارسی autodiagnosis

B1

خود تشخیصی فرایندی است که در آن فرد می‌تواند وضعیت سلامت خود را شناسایی کند.

The process by which individuals assess their own health conditions without professional help.

example
معنی(example):

خودتشخیصی به بیماران اجازه می‌دهد تا سلامتی خود را بدون مراجعه به پزشک ارزیابی کنند.

مثال:

Autodiagnosis allows patients to assess their health without visiting a doctor.

معنی(example):

با پیشرفت فناوری، خودتشخیصی دقیق‌تر شده است.

مثال:

With advanced technology, autodiagnosis has become more accurate.

معنی فارسی کلمه autodiagnosis

: معنی autodiagnosis به فارسی

خود تشخیصی فرایندی است که در آن فرد می‌تواند وضعیت سلامت خود را شناسایی کند.