معنی فارسی autodiagrammatic

B1

چیزی که به صورت خودکار اشکال یا نمودارهایی را رسم می‌کند تا اطلاعات را بهتر ارائه دهد.

Relating to the automatic sketching or diagramming of information or concepts.

example
معنی(example):

هنرمند از رویکرد خودنقشه‌ای برای تجسم افکارش استفاده کرد.

مثال:

The artist used an autodiagrammatic approach to visualize her thoughts.

معنی(example):

ارائه او شامل طرح‌های خودنقشه‌ای بود که به توضیح مفهوم کمک کرد.

مثال:

His presentation included autodiagrammatic sketches that helped explain the concept.

معنی فارسی کلمه autodiagrammatic

: معنی autodiagrammatic به فارسی

چیزی که به صورت خودکار اشکال یا نمودارهایی را رسم می‌کند تا اطلاعات را بهتر ارائه دهد.