معنی فارسی autodidactic
B2ویژگی شخصی که در یادگیری مستقل و بدون آموزش رسمی قادر است.
Characterized by or given to self-directed learning.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او خودآموز بود و بدون کلاسهای رسمی موضوعات جدید را یاد میگرفت.
مثال:
She was autodidactic, learning new subjects by herself without formal classes.
معنی(example):
طبیعت خودآموز او به او امکان داد تا در بسیاری از زمینهها ماهر شود.
مثال:
His autodidactic nature allowed him to become skilled in many areas.
معنی فارسی کلمه autodidactic
:
ویژگی شخصی که در یادگیری مستقل و بدون آموزش رسمی قادر است.