معنی فارسی autodidactically
B1به طرز خودآموز و مستقل فعالیتهای یادگیری را دنبال کردن.
In a manner that is self-taught or self-directed.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به موضوع به طور خودآموز نزدیک شد و از منابع آنلاین برای آموزش خود استفاده کرد.
مثال:
He approached the subject autodidactically, using online resources to teach himself.
معنی(example):
یادگیری به صورت خودآموز میتواند تجربهای پاداشدهنده برای بسیاری از دانشآموزان باشد.
مثال:
Learning autodidactically can be a rewarding experience for many students.
معنی فارسی کلمه autodidactically
:
به طرز خودآموز و مستقل فعالیتهای یادگیری را دنبال کردن.