معنی فارسی autopoint

B1

به سیستمی اشاره دارد که به طور خودکار موقعیت یا نقاط مشخصی را تعیین می‌کند.

Referring to a system that automatically identifies positions or specific points.

example
معنی(example):

ویژگی نقطه‌ی خودکار در دستگاه به کاربران کمک می‌کند تا راه را پیدا کنند.

مثال:

The autopoint feature on the device helps users navigate.

معنی(example):

او نقطه‌ی خودکار را تنظیم کرد تا دقت خواندن بهتر شود.

مثال:

He adjusted the autopoint to improve the accuracy of the reading.

معنی فارسی کلمه autopoint

: معنی autopoint به فارسی

به سیستمی اشاره دارد که به طور خودکار موقعیت یا نقاط مشخصی را تعیین می‌کند.