معنی فارسی autoplasties
B1به مجموعهای از اشکال یا تکنیکهای ایجاد شده با استفاده از مواد خودشکل اشاره دارد.
Refers to a collection of shapes or techniques created using self-shaping materials.
- NOUN
example
معنی(example):
خودشکلها در پروژه امکان تغییرات سریع را فراهم کرد.
مثال:
The autoplasties of the project allowed for quick adjustments.
معنی(example):
او از خودشکلهای مختلف مورد استفاده در هنر مدرن شگفتزده شد.
مثال:
She was fascinated by the different autoplasties used in modern art.
معنی فارسی کلمه autoplasties
:
به مجموعهای از اشکال یا تکنیکهای ایجاد شده با استفاده از مواد خودشکل اشاره دارد.