معنی فارسی autoregulation
B2خودتنظیمی به معنای تنظیم خودکار و مستقل یک سیستم به منظور حفظ تعادل و ثبات در فرآیندها است.
The ability of a system to regulate itself without external control.
- NOUN
example
معنی(example):
بدن میتواند دمای داخلی خود را از طریق خودتنظیمی حفظ کند.
مثال:
The body can maintain its internal temperature through autoregulation.
معنی(example):
برخی از سیستمها در طبیعت نشان دهنده خودتنظیمی برای حفظ ثبات هستند.
مثال:
Some systems in nature demonstrate autoregulation to remain stable.
معنی فارسی کلمه autoregulation
:
خودتنظیمی به معنای تنظیم خودکار و مستقل یک سیستم به منظور حفظ تعادل و ثبات در فرآیندها است.