معنی فارسی autosymbolic

B1

حالت یا کیفیتی که در آن نشانه‌ها و سمبل‌ها به افکار یا احساسات درونی اشاره دارند.

Having symbolic meaning that reflects one's internal state or thoughts.

example
معنی(example):

این اثر هنری اتوسیمبلیک بود و افکار درونی خالق را منعکس می‌کرد.

مثال:

The artwork was autosymbolic, reflecting the creator's inner thoughts.

معنی(example):

بسیاری از فلسفه‌ها به دلیل بازتاب عقاید درونی‌شان، اتوسیمبلیک در نظر گرفته می‌شوند.

مثال:

Many philosophies are considered autosymbolic due to their reflection of internal beliefs.

معنی فارسی کلمه autosymbolic

: معنی autosymbolic به فارسی

حالت یا کیفیتی که در آن نشانه‌ها و سمبل‌ها به افکار یا احساسات درونی اشاره دارند.