معنی فارسی availment
B1استفاده، انتخاب یا اقدام به بهرهبرداری از یک موقعیت یا خدمت.
The act of using or taking advantage of something offered.
- NOUN
example
معنی(example):
استفاده از خدمات جدید، رضایت مشتریان را افزایش داده است.
مثال:
The availment of the new services has increased customer satisfaction.
معنی(example):
استفاده او از بورس تحصیلی به او کمک کرد تا تحصیلاتش را ادامه دهد.
مثال:
Her availment of the scholarship helped her pursue her education.
معنی فارسی کلمه availment
:
استفاده، انتخاب یا اقدام به بهرهبرداری از یک موقعیت یا خدمت.