معنی فارسی aval
B1آوال، گواهی یا نشانهای که نشاندهنده موفقیت یا برتری است.
A certificate or mark indicating success in a competition or achievement.
- NOUN
example
معنی(example):
او در مسابقه قایقسواری یک آوال برد.
مثال:
He won an aval on the boat race.
معنی(example):
آوال به سریعترین تیم در مسابقه داده شد.
مثال:
The aval was given to the fastest team in the competition.
معنی فارسی کلمه aval
:
آوال، گواهی یا نشانهای که نشاندهنده موفقیت یا برتری است.