معنی فارسی aviatoriality
B1حالت یا ویژگیهای مربوط به هوانوردی.
The quality or state of being related to aviation.
- NOUN
example
معنی(example):
هوانوردی استدلالهای آنها بر روی مخاطبان تأثیر گذاشت.
مثال:
The aviatoriality of their arguments impressed the audience.
معنی(example):
هوانوردی در بحثهای مربوط به سیاستهای هوانوردی ضروری است.
مثال:
Aviatoriality is essential in discussing aviation policies.
معنی فارسی کلمه aviatoriality
:
حالت یا ویژگیهای مربوط به هوانوردی.