معنی فارسی avigation

B2

به فرآیند هدایت یا راهبری وسایل نقلیه هوایی اشاره دارد.

The act of navigating or directing aircraft.

example
معنی(example):

هدایت هواپیما نیاز به محاسبات دقیق دارد.

مثال:

The avigation of aircraft requires precise calculations.

معنی(example):

فناوری هدایت در حال بهبود ایمنی پرواز است.

مثال:

Avigation technology is improving flight safety.

معنی فارسی کلمه avigation

: معنی avigation به فارسی

به فرآیند هدایت یا راهبری وسایل نقلیه هوایی اشاره دارد.