معنی فارسی avives

B1

نوعی از گیاهان یا حیات وحش که نمای خاصی دارند.

A type of plants or wildlife known for its distinctive appearance.

example
معنی(example):

آویوزهای منطقه به خاطر رنگ‌های زنده‌شان معروف هستند.

مثال:

The avives of the region are known for their vibrant colors.

معنی(example):

این آویوزها هر ساله گردشگران زیادی را جذب می‌کنند.

مثال:

These avives attract many tourists each year.

معنی فارسی کلمه avives

: معنی avives به فارسی

نوعی از گیاهان یا حیات وحش که نمای خاصی دارند.