معنی فارسی avulsing

B1

آولسینگ، به فرآیندی اطلاق می‌شود که در آن بافت‌ها یا ساختارها از محل خود جدا می‌شوند.

The act of tearing or forcibly detaching tissue.

verb
معنی(verb):

To tear off forcibly.

example
معنی(example):

آولسینگ می‌تواند زمانی رخ دهد که شخصی بیفتد و پوستش به جایی گیر کند.

مثال:

Avulsing can happen when a person falls and their skin gets caught.

معنی(example):

فرآیند آولسینگ می‌تواند به آسیب‌های شدید منجر شود.

مثال:

The process of avulsing can lead to severe injuries.

معنی فارسی کلمه avulsing

: معنی avulsing به فارسی

آولسینگ، به فرآیندی اطلاق می‌شود که در آن بافت‌ها یا ساختارها از محل خود جدا می‌شوند.