معنی فارسی awater

B1

آب دادن، عمل دادن آب به گیاهان یا باغی.

To supply plants with water.

example
معنی(example):

شما باید روزانه به گیاهان آب بدهید.

مثال:

You should awater the plants daily.

معنی(example):

او هر صبح به باغ آب می‌داد.

مثال:

He used to awater the garden every morning.

معنی فارسی کلمه awater

: معنی awater به فارسی

آب دادن، عمل دادن آب به گیاهان یا باغی.