معنی فارسی away-day
B1روزی که کارمندان به یک مکان دیگر میروند تا از فشار کار کمی فاصله بگیرند و با هم ارتباط برقرار کنند.
A day when a group, often in a work context, goes to a different location for activities.
- NOUN
example
معنی(example):
یک روز دور میتواند به همکاران کمک کند خارج از دفتر ارتباط برقرار کنند.
مثال:
An away-day can help colleagues bond outside the office.
معنی(example):
روز دور پر از سرگرمی و فرصتهای یادگیری بود.
مثال:
The away-day was full of fun and learning opportunities.
معنی فارسی کلمه away-day
:
روزی که کارمندان به یک مکان دیگر میروند تا از فشار کار کمی فاصله بگیرند و با هم ارتباط برقرار کنند.