معنی فارسی aways
B1دور بودن از یک مکان خاص، به طور خاص برای رهایی از فشارها یا استرسها.
The act of being away from a specific location, often for relaxation.
- adverb
adverb
معنی(adverb):
Alternative spelling of a ways
example
معنی(example):
او معمولاً دوست دارد آخر هفتههایش را دور از شهر بگذراند.
مثال:
He often likes to spend his weekends aways from the city.
معنی(example):
این پناهگاه مکان مناسبی برای دور شدن از استرس روزمره بود.
مثال:
The retreat was a perfect place to get aways from daily stress.
معنی فارسی کلمه aways
:
دور بودن از یک مکان خاص، به طور خاص برای رهایی از فشارها یا استرسها.