معنی فارسی awellimiden

B2

تفکری که به شدت در عمق موضوعی می‌پردازد و دعوت به تفکر می‌کند.

Deeply insightful or thought-provoking.

example
معنی(example):

نظریه فیلسوف آوِلیمیدِن و برانگیزاننده تفکر بود.

مثال:

The philosopher's theory was awellimiden and thought-provoking.

معنی(example):

ایده‌های آوِلیمیدِن او با باورهای سنتی به چالش کشیده شد.

مثال:

His awellimiden ideas challenged traditional beliefs.

معنی فارسی کلمه awellimiden

: معنی awellimiden به فارسی

تفکری که به شدت در عمق موضوعی می‌پردازد و دعوت به تفکر می‌کند.