معنی فارسی awfuller

B1

بیشتر بد یا ناخوشایند، مقایسه‌ای با وضعیت بدتر.

More bad or unpleasant in comparison.

example
معنی(example):

این وضعیت بدتر از آن چیزی است که انتظار داشتم.

مثال:

This situation is awfuller than I expected.

معنی(example):

صدای بیرون بدتر از موسیقی داخل بود.

مثال:

The noise outside was awfuller than the music inside.

معنی فارسی کلمه awfuller

: معنی awfuller به فارسی

بیشتر بد یا ناخوشایند، مقایسه‌ای با وضعیت بدتر.