معنی فارسی awreck
B1در زبان فارسی، 'نابود کردن' به معنای از بین بردن چیزی به طور کامل است.
Awreck: to cause to become wrecked or destroyed.
- VERB
example
معنی(example):
او نگران بود که طوفان کشتیاش را نابود کند.
مثال:
He was afraid that the storm would awreck his ship.
معنی(example):
تصادف میتواند کل ناوگان را نابود کند.
مثال:
The collision could awreck the entire fleet.
معنی فارسی کلمه awreck
:
در زبان فارسی، 'نابود کردن' به معنای از بین بردن چیزی به طور کامل است.