معنی فارسی babbittry
B1بابیتری، رفتار یا خصوصیتی که در آن فرد بدون تفکر، به دنبال روندهای مادی و اجتماعی می‌رود.
A quality characterized by blind conformity and materialism.
- OTHER
example
معنی(example):
بابیتری را می‌توان در افرادی دید که بدون تفکر به دنبال روندها می‌روند.
مثال:
Babbittry can be seen in people who blindly follow trends without thinking.
معنی(example):
مقاله منتقد، حمله‌ای تند به بابیتری نخبگان ثروتمند بود.
مثال:
The critic's essay was a sharp attack on the babbittry of the wealthy elite.
معنی فارسی کلمه babbittry
:
بابیتری، رفتار یا خصوصیتی که در آن فرد بدون تفکر، به دنبال روندهای مادی و اجتماعی می‌رود.
