معنی فارسی babillard

B2

شایعه‌پراکُن، فردی که اطلاعات را رد و بدل کرده و شایعات را پخش می‌کند.

A person who gossips or spreads rumors.

example
معنی(example):

او در دفتر به عنوان یک فرد شایعه‌پراکُن شناخته شده است.

مثال:

She is known to be quite the babillard in the office.

معنی(example):

طبیعت شایعه‌پراکُن او اغلب او را به دردسر می‌انداخت.

مثال:

His babillard nature often got him into trouble.

معنی فارسی کلمه babillard

: معنی babillard به فارسی

شایعه‌پراکُن، فردی که اطلاعات را رد و بدل کرده و شایعات را پخش می‌کند.