معنی فارسی babyism

B1

رویکردی که به طور افراطی بر روی کودکانه‌گی و حفظ ویژگی‌های بچه‌ها متمرکز است.

An approach that excessively emphasizes childishness and the retention of baby-like qualities.

example
معنی(example):

بـابیـسم غالباً به خاطر ایجاد وابستگی انتقاد می‌شود.

مثال:

Babyism is often criticized for fostering dependency.

معنی(example):

برخی ادعا می‌کنند که بابیسم می‌تواند رشد شخصی را مختل کند.

مثال:

Some argue that babyism may hinder personal growth.

معنی فارسی کلمه babyism

: معنی babyism به فارسی

رویکردی که به طور افراطی بر روی کودکانه‌گی و حفظ ویژگی‌های بچه‌ها متمرکز است.