معنی فارسی babist
B1شخصی که به فلسفه یا جنبشی با تمرکز بر روی بیگناهی بچهها اعتقاد دارد.
A person who advocates for childishness or youthfulness.
- NOUN
example
معنی(example):
جنبش بچهگرایی بر بیگناهی و بازیگوشی تمرکز داشت.
مثال:
The babist movement focused on innocence and playfulness.
معنی(example):
او خود را یک بچهگرا معرفی کرد و شادی دوران کودکی را ترویج داد.
مثال:
He identified as a babist, promoting the joy of childhood.
معنی فارسی کلمه babist
:
شخصی که به فلسفه یا جنبشی با تمرکز بر روی بیگناهی بچهها اعتقاد دارد.