معنی فارسی bacchanalianly
B1به شکلی شاد و پرشور که مربوط به باکانالیسم باشد.
In a manner that is characterized by excessive indulgence in pleasure, especially that associated with festivities.
- ADVERB
example
معنی(example):
آنها به طور باکانالیانیانه رقصیدند و در موسیقی و شادی خود را گم کردند.
مثال:
They danced bacchanalianly, losing themselves in the music and joy.
معنی(example):
جو مهمانی به طرز باکانالیانیانهای مسری بود و همه را به سمت خود میکشاند.
مثال:
The party atmosphere was bacchanalianly infectious, drawing everyone in.
معنی فارسی کلمه bacchanalianly
:
به شکلی شاد و پرشور که مربوط به باکانالیسم باشد.