معنی فارسی bacchanalism
B2نظام یا رویکردی که زیر بنای آن برگزاری جشن‌ها و خوش‌گذرانی‌های افراطی است.
A philosophy or approach focused on indulgence in revelry and excess.
- NOUN
example
معنی(example):
او باکانالیسم را به عنوان راهی برای فرار از روزمرگی پذیرفت.
مثال:
He embraced bacchanalism as a way to escape the mundane.
معنی(example):
هنر او اغلب تم‌های باکانالیسم و افراط را بازتاب می‌داد.
مثال:
Her art often reflected themes of bacchanalism and excess.
معنی فارسی کلمه bacchanalism
:
نظام یا رویکردی که زیر بنای آن برگزاری جشن‌ها و خوش‌گذرانی‌های افراطی است.
