معنی فارسی bacchanalize
B1عمل تغییر یک رویداد یا مراسم به شکلی که بیشتر به جشن و خوشگذرانی پرداخته شود.
To transform an event or ceremony into one that is more festive and characterized by revelry.
- VERB
example
معنی(example):
آنها قصد داشتند مراسم سنتی را باکانالیزه کنند تا زندهتر شود.
مثال:
They aimed to bacchanalize the traditional ceremony, making it more lively.
معنی(example):
تلاشها برای باکانالیزه کردن گردهمایی آنها با اشتیاق مواجه شد.
مثال:
Efforts to bacchanalize their gathering were met with enthusiasm.
معنی فارسی کلمه bacchanalize
:
عمل تغییر یک رویداد یا مراسم به شکلی که بیشتر به جشن و خوشگذرانی پرداخته شود.