معنی فارسی bached
B1زندگی یا اقامت بهطور مستقل و معمولاً بدون خانواده یا همراه.
To live or stay alone, typically without family or companions.
- verb
verb
معنی(verb):
To live apart from women, as during the period when a divorce is in progress. (Compare bachelor pad.)
example
معنی(example):
او به مدت یک ماه در خانه تنها زندگی کرد وقتی خانوادهاش غایب بودند.
مثال:
He bached for a month when his family was away.
معنی(example):
پس از اینکه مدتی تنها زندگی کرد، او متوجه شد که به ارتباط اجتماعی نیاز دارد.
مثال:
After they bached for a while, he realized he needed companionship.
معنی فارسی کلمه bached
:
زندگی یا اقامت بهطور مستقل و معمولاً بدون خانواده یا همراه.