معنی فارسی baching

B1

فرآیند یا حالت زندگی به‌طور مستقل، به‌ویژه در محیط‌های آموزشی یا شغلی.

The process or state of living independently, especially in educational or work environments.

verb
معنی(verb):

To live apart from women, as during the period when a divorce is in progress. (Compare bachelor pad.)

example
معنی(example):

او در حین تحصیل در دانشگاه به‌طور مستقل زندگی می‌کند.

مثال:

He is baching while studying at university.

معنی(example):

زندگی به‌صورت مستقل می‌تواند سرگرم‌کننده باشد اما گاهی نیز تنهایی به همراه دارد.

مثال:

Baching can be fun but also lonely at times.

معنی فارسی کلمه baching

: معنی baching به فارسی

فرآیند یا حالت زندگی به‌طور مستقل، به‌ویژه در محیط‌های آموزشی یا شغلی.