معنی فارسی back-tracked
B1عقبنشینی (کردن) به معنای برگرداندن یا اصلاح یک سخن یا عمل قبلی.
Past tense of back-track, to have reversed a previous decision or statement.
- VERB
example
معنی(example):
بعد از دیدن شواهد، او درباره اظهارات اولیهاش عقبنشینی کرد.
مثال:
After seeing the evidence, he back-tracked on his initial statement.
معنی(example):
او بعد از درک اشتباهش، از رفتارهایش عقبنشینی کرد.
مثال:
She back-tracked her actions after realizing the mistake.
معنی فارسی کلمه back-tracked
:
عقبنشینی (کردن) به معنای برگرداندن یا اصلاح یک سخن یا عمل قبلی.