معنی فارسی back-tracking

B1

عمل عقب‌نشینی به منظور شناسایی و اصلاح مسیر یا تصمیمات.

The act of retracing one's steps or thoughts to find a mistake.

example
معنی(example):

عقب‌نشینی برای پیدا کردن راه حل صحیح ضروری است.

مثال:

Back-tracking is essential for finding the correct solution.

معنی(example):

او در حال عقب‌نشینی بود تا بفهمد کجا اشتباه کرده است.

مثال:

He was back-tracking to find out where he went wrong.

معنی فارسی کلمه back-tracking

: معنی back-tracking به فارسی

عمل عقب‌نشینی به منظور شناسایی و اصلاح مسیر یا تصمیمات.