معنی فارسی backhandedness
B1نوعی گفتار یا برخورد که به صورت غیرمستقیم و کنایهآمیز است و ممکن است تحسین یا انتقاد را شامل شود.
The quality or state of being indirect or insincere, often expressed through compliments that carry an insult.
- NOUN
example
معنی(example):
کنایهای بودن او باعث شد که به نیتهایش اعتماد نکنیم.
مثال:
Her backhandedness made it hard for us to trust her intentions.
معنی(example):
افراد معمولاً با کنایهای صحبت میکنند، که میتواند بسیار گیجکننده باشد.
مثال:
People often speak with backhandedness, which can be quite confusing.
معنی فارسی کلمه backhandedness
:
نوعی گفتار یا برخورد که به صورت غیرمستقیم و کنایهآمیز است و ممکن است تحسین یا انتقاد را شامل شود.