معنی فارسی backstone
B1سنگی در ناحیه پشتی که به تقویت ساختارها کمک میکند.
A stone placed at the back of a structure for support.
- NOUN
example
معنی(example):
سنگ پشتی برای یکپارچگی دیوار حیاتی بود.
مثال:
The backstone was crucial for the wall's integrity.
معنی(example):
آنها یک سنگ پشتی به منظور تقویت بنیاد اضافه کردند.
مثال:
They added a backstone to reinforce the foundation.
معنی فارسی کلمه backstone
:
سنگی در ناحیه پشتی که به تقویت ساختارها کمک میکند.