معنی فارسی backstrapped
B1سیستمی که در آن اقلام به صورت پشتی ثابت میشوند.
Secured with or designed to include a back strap.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
تجهیزات با بند پشتی ثابت شدهاند تا در جای خود بمانند.
مثال:
The equipment is backstrapped to ensure it stays in place.
معنی(example):
او از یک سیستم بند پشتی برای امنیت بیشتر استفاده کرد.
مثال:
He used a backstrapped system for added security.
معنی فارسی کلمه backstrapped
:
سیستمی که در آن اقلام به صورت پشتی ثابت میشوند.