معنی فارسی backwoodsiness
B2حالت و ویژگیهای ناحیههای دورافتاده و روستایی، جایی که طبیعی و غیرمدرن است.
The quality of being rural and remote, often associated with wilderness and simplicity.
- NOUN
example
معنی(example):
پشتگرمی کلبه باعث شد که احساس کنم از دنیای مدرن جدا شدهام.
مثال:
The backwoodsiness of the cabin made it feel isolated from the modern world.
معنی(example):
او در طول سفرهای کوهنوردیاش از حالت روستایی آن منطقه قدردانی کرد.
مثال:
He appreciated the backwoodsiness of the area during his hiking trip.
معنی فارسی کلمه backwoodsiness
:
حالت و ویژگیهای ناحیههای دورافتاده و روستایی، جایی که طبیعی و غیرمدرن است.