معنی فارسی backword
B1حالت یا شکلی از صحبت کردن که از نظر ترتیب یا ساختار غلط است.
A way of speaking or writing that is incorrect in sequence or form.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به صورت نادرست صحبت کرد و این فهم او را دشوار کرد.
مثال:
He spoke backword, making it hard to understand him.
معنی(example):
نظرات نادرست کودک همه را خنداند.
مثال:
The child's backword comments made everyone laugh.
معنی فارسی کلمه backword
:
حالت یا شکلی از صحبت کردن که از نظر ترتیب یا ساختار غلط است.