معنی فارسی bacubert

B1

باکوبرت، نوعی ساختار یا شیء که ممکن است در علم نمونه‌های خاص داشته باشد.

A specific type of structure or item, potentially with scientific relevance.

example
معنی(example):

باکوبرت به خاطر شکل منحصر به فردش شناخته شده است.

مثال:

The bacubert is known for its unique shape.

معنی(example):

در موزه، نمایشگاه باکوبرت‌ها بازدیدکنندگان زیادی را به خود جلب کرد.

مثال:

In the museum, a display of bacuberts attracted many visitors.

معنی فارسی کلمه bacubert

: معنی bacubert به فارسی

باکوبرت، نوعی ساختار یا شیء که ممکن است در علم نمونه‌های خاص داشته باشد.