معنی فارسی bacule
B1باکوله، ابزار یا ساختاری در مکانیک که میتواند برای توصیف مزایای فنی به کار رود.
An instrument or structure in mechanics, often used to describe mechanical advantages.
- OTHER
example
معنی(example):
باکوله از نظر عملکرد به یک اهرم شباهت دارد.
مثال:
A bacule resembles a lever in its function.
معنی(example):
در فیزیک، باکوله برای توضیح مزیت مکانیکی استفاده میشود.
مثال:
In physics, a bacule is used to explain mechanical advantage.
معنی فارسی کلمه bacule
:
باکوله، ابزار یا ساختاری در مکانیک که میتواند برای توصیف مزایای فنی به کار رود.