معنی فارسی bad call
B1تصمیم نادرست در مورد وضعیت و اقدام، معمولاً در ورزش.
An incorrect decision regarding a situation or action, usually in sports.
- OTHER
example
معنی(example):
داور در طول مسابقه یک تصمیم بد گرفت.
مثال:
The referee made a bad call during the match.
معنی(example):
دستکم گرفتن یک تصمیم بد در یک بازی ورزشی آسان است.
مثال:
It's easy to second guess a bad call in a sports game.
معنی فارسی کلمه bad call
:
تصمیم نادرست در مورد وضعیت و اقدام، معمولاً در ورزش.