معنی فارسی badgeless
B1بدون نشان یا مدرکی که هویت افراد را مشخص کند.
Without a badge or identification.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او به دلیل فراموش کردن کارت شناساییاش بدون نشان به مراسم رفت.
مثال:
She attended the event badgeless because she forgot her ID.
معنی(example):
آنها تصمیم گرفتند بدون نشان به دنبال ایجاد فضایی غیررسمیتر باشند.
مثال:
They decided to go badgeless to promote a more casual atmosphere.
معنی فارسی کلمه badgeless
:
بدون نشان یا مدرکی که هویت افراد را مشخص کند.